آسایش بهشتیان (قرآن)در برخی آیات قرآن، به آسایش اهل عمل صالح و مقربان به خدا اشاره شده است. ۱ - برترین آسایشگاهاولـئک لهم جنت عدن تجری من تحتهم الانهـر... متکـین فیها علی الارائک نعم الثواب وحسنت مرتفقا. «آنـهـا کـسـانـی هستند که بهشت جاودان از آنشان است، باغهائی از بهشت که نهرها از زیـر درخـتـان و قـصـرهـایـش جـاری اسـت، در آنـجـا بـا دسـتبندهائی از طلا آراستهاند، و لبـاسهای (فاخری) به رنگ سبز از حریر نازک و ضخیم در بر میکنند، در حالی که بر تختها تکیه کردهاند، چه پاداش خوبی و چه جمع نیکوئی؟!». اصحـب الجنة یومـئذ خیر مستقرا واحسن مقیلا. «بهشتیان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نیکوتر است!». مراد از (اصحاب جنت) پرهیزکاران است، قبلا هم فرموده بود: (قل اذلک خیرام جنة الخلد التی وعد المتقون) و این خود دلیل بر همین است که مراد از اصحاب جنت همان متقین هستند. و کلمه (مستقر) و (مقیل) دو اسم مکان از (استقرار) و (قیلوله) هستند، اما استقرار که روشن است، و اما قیلوله - به طوری که گفتهاند - به معنای استراحت در نصف روز است، چه اینکه همراه با خواب باشد و چه نباشد، و باید هم همینطور باشد، چون در بهشت خواب نیست. ۲ - آسودگی از هرگونه درد و رنجلهم دار السلـم عند ربهم وهو ولیهم بما کانوا یعملون. «برای آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود، و او ولی و یار و یاور آنها است بخاطر اعمال (نیکی) که انجام میدادند». در این آیه دو قسمت از بزرگترین موهبتهائی را که به افراد بیدار و حق طلب میدهد بیان میکند نخست اینکه: (برای آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان است) (لهم دار السلام عند ربهم). و دیگر اینکه: (ولی و سرپرست و حافظ و ناصر آنها خدا است) (و هو ولیهم). (و تمام اینها به خاطر اعمال نیکی است که انجام میدادند) (بما کانوا یعملون). چه افتخاری از این بالاتر که سرپرستی و کفالت امور انسان را خداوند بر عهده گیرد و او حافظ و یار و یاورش باشد. و چه موهبتی از این عظیمتر که (دار السلام) یعنی خانه امن و امان، محلی که نه در آن جنگ است نه خونریزی، نه نزاع است و نه دعوا، نه خشونت است و نه رقابتهای کشنده و طاقت فرسا، نه تصادم منافع است و نه دروغ و افترا و تهمت و حسد و کینه و نه غم و اندوه، که از هر نظر قرین آرامش است، در انتظار انسان باشد. ولی آیه میگوید اینها را با حرف و سخن به کسی نمیدهند بلکه در برابر عمل، آری در برابر عمل! ۲.۱ - مرکز صلح و امنیتوالله یدعوا الی دار السلـم ویهدی من یشآء الی صرط مستقیم. «و خداوند دعوت به سرای صلح و سلامت میکند و هر کس را بخواهد به راه راست هدایت مینماید». در آنجا که نه از این کشمکشهای غارتگران دنیای مادی خبری است، و نه از مزاحمتهای احمقانه ثروتاندوزان از خدا بیخبر، و نه جنگ و خونریزی و استعمار و استثمار، و تمام این مفاهیم در کلمه دارالسلام (خانه صلح و سلامت) جمع است. و هر گاه زندگی در این دنیا نیز شکل توحیدی و رستاخیزی به خود گیرد آن هم تبدیل به دارالسلام میشود، و از صورت آن مزرعه بلا دیده طوفان زده در میآید. سپس اضافه میکند (خدا هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند) به سوی راه مستقیم، همان راهی که به دارالسلام و مرکز امن و امان منتهی میشود، دعوت میکند) (و یهدی من یشاء الی صراط مستقیم). ۲.۲ - دوری سختی از بهشتیانان المتقین فی جنت وعیون• لایمسهم فیها نصب وما هم منها بمخرجین. «پرهیزگاران در باغها (سر سبز بهشت) و در کنار چشمههای آن هستند. هرگز خستگی و تعب به آنها نمیرسد و هیچگاه از آن اخراج نمیگردند». در این آیه به هفتمین نعمت مادی و معنوی اشاره کرده میگوید: هرگز خستگی و تعب به آنها نمیرسد (لا یمسهم فیها نصب). و همانند زندگی این دنیا که رسیدن به یک روز آسایش، خستگیهای فراوانی قبل و بعد از آن دارد که فکر آن، آرامش انسان را بر هم میزند، نیست. همچنین فکر فنا و نابودی و پایان گرفتن نعمت، آنانرا آزار نمیدهد، چرا که (آنها هرگز از این باغهای پر نعمت و سرور اخراج نمیشوند) (و ما هم منها بمخرجین). ۲.۳ - بهشت عاری از مشقتالذی احلنا دار المقامة من فضله لایمسنا فیها نصب ولایمسنا فیها لغوب. «خداوندی که با فضل خود ما را در این سرای اقامت (جاویدان) جای داد که نه در آنجا رنجی به ما میرسد و نه سستی و واماند!». سرانجام به سراغ آخرین نعمت که نبودن عوارض ناراحتی و عوامل مشقت و خستگی و رنج و تعب است رفته، از قول آنها میگوید: (ستایش برای آن خدائی است که با فضل خود ما را در این سرای اقامت جاویدان جای داد که نه در آنجا رنج و تعبی به ما میرسد و نه خستگی و واماندگی)! (الذی احلنا دار المقامة من فضله لا یمسنا فیها نصب و لا یمسنا فیها لغوب). (نصب) (بر وزن حسب) به معنی مشقت و زحمت است و (لغوب) را نیز بسیاری از ارباب لغت و مفسران به همین معنی دانستهاند، در حالی که بعضی میان این دو چنین فرق گذاشتهاند: (نصب) را به مشقتهای جسمانی میگویند، و (لغوب) را به تعب و زحمت روحانی. بعضی نیز (لغوب) را به معنی سستی و واماندگی ناشی از مشقت و رنج دانستهاند، و به این ترتیب (لغوب) نتیجه (نصب) میشود. و به این ترتیب در آنجا نه عوامل مشقت بار جسمانی وجود دارد، نه از اسباب رنج روحی خبری است. ۳ - نعمتهای جاودانی در بهشتوبشر الذین ءامنوا... ان لهم جنت تجری من تحتها الانهـر کلما رزقوا منها من ثمرة رزقا... واتوا به متشـبها ولهم فیها ازوج مطهرة وهم فیها خــلدون. «به کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح دارند، بشارت ده، که باغهائی از بهشت برای آنها است، که نهرها از زیر درختانش جاری است، هر زمانی که میوهای از آن به آنها داده شود، میگویند این همان است که قبلا به ما روزی شده بود (ولی چقدر اینها از آنها بهتر و عالیتر است) و میوههائی که برای آنها میآورند همه (از نظر خوبی و زیبائی) یکسانند، و برای آنها همسرانی پاک و پاکیزه است و جاودانه در آن خواهند بود». میدانیم باغهائی که آب دائم ندارند و باید گاهگاه از خارج، آب برای آنها بیاورند، طراوت زیادی نخواهند داشت، طراوت از آن باغی است که همیشه آب در اختیار دارد، آبهائی که متعلق به خود آنست و هرگز قطع نمیشود خشکسالی و کمبود آب آن را تهدید نمیکند و چنین است باغهای بهشت. سپس ضمن اشاره به میوههای گوناگون این باغها میگوید: (هر زمان از این باغها میوهای به آنها داده میشود میگویند: این همان است که از قبل به ما داده شده است مفسران برای این جمله تفسیرهای مختلفی ذکر کردهاند: بعضی گفتهاند: منظور این است که این نعمتها به خاطر اعمالی است که ما قبلا در دنیا انجام دادیم و زمینه آن از قبل فراهم شده است. بعضی دیگر گفتهاند: هنگامی که میوههای بهشتی را برای دومین بار برای آنها میآورند میگویند این همان میوهای است که قبلا خوردیم، ولی هنگامی که آن را میخورند میبینند، طعم جدید و لذت تازهای دارد بعضی دیگر گفتهاند: منظور این است که آنها هنگامی که میوههای بهشتی را میبینند آن را شبیه میوههای دنیا مییابند، تا خاطره ناماءنوسی نداشته باشد، اما به هنگامی که میخورند طعم کاملا تازه و عالی در آن احساس میکنند. نعمت دیگر بهشتی که در این آیه به آن اشاره شده همسران پاک و پاکیزه است یکی از اشکالات نعمتهای دنیا این است که انسان در همان حال که دارای نعمت است فکر زوال آن را میکند و خاطرش پریشان میشود، و به همین دلیل هرگز این نعمتها نمیتواند آرامش آفرین گردد، اما نعمتهای بهشتی چون جاودانی است و فنا و زوالی برای آن نیست از هر جهت کامل و آرام بخش است، لذا در پایان آیه میفرماید: (مؤمنان جاودانه در آن باغهای بهشت خواهند بود) (و هم فیها خالدون). ۳.۱ - رضوان الهیللذین اتقوا عند ربهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وازوج مطهرة ورضون من الله. «بگو: آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایههای مادی)، بهتر است؟ برای کسانی که پرهیزکاری پیشه کردهاند، (و از این سرمایهها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده میکنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغهایی است که نهرها از پای درختانش میگذرد، همیشه در آن خواهند بود، و همسرانی پاکیزه، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (امور) بندگان، بیناست». آری این باغهای بهشتی بر خلاف غالب باغهای این جهان، هرگز آب روان از پای درختانش قطع نمیشود. و بر خلاف مواهب مادی این جهان که بسیار زودگذر و ناپایدار است جاودانی و ابدی است. همسران آن جهان، بر خلاف بسیاری از زیبا رویان این جهان هیچ نقطه تاریک و منفی در جسم و جان آنها نیست و از هر عیب و نقصی پاک و پاکیزهاند همه اینها در یک طرف، و مساله خشنودی خداوند (رضوان من الله) که برترین نعمتهای معنوی است یک طرف، آری این نعمت معنوی ما فوق تصور نیز در انتظار مومنان پرهیزکار است. ۳.۲ - رسیدن به آرامش ابدیوالذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت سندخلهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیهآ ابدا لهم فیهآ ازوج مطهرة وندخلهم ظلا ظـلیلا. «و آنـهـا کـه ایمان آوردنـد و عمل صالح انجام دادند به زودی آنها را در باغهائی از بهشت وارد مـیکـنـیـم که نهرها از زیر درختان آن جاری است، و همیشه در آن خواهند ماند، و هـمـسـرانـی پـاکـیـزه بـرای آنـهـا خـواهـد بـود، و آنـها را در سایههائی که قطع نمیشود داخل میکنیم». و در آیه بـعد به افرادی که ایمان و عمل صالح دارند وعده میدهد که بزودی در باغهای بهشت که نهرها از پای درختانش جریان دارد زندگی خواهند داشت، یک زندگی جاویدان و ابدی علاوه بر این، همسران پاکیزهای به آنها میدهد که مایه آرامش روح و جسم آنها است و در زیـر سـایـه درختانی زندگی خواهند کرد که بر خلاف سایههای ناپایدار این جهان هـمـیـشـگـی است و هیچگاه بادهای داغ، و سوز سرما، به آن راه ندارد. ۳.۲.۱ - نکتهاز مطالب قابل توجهی که از مقایسه این دو آیه با هم استفاده میشود، گسترش رحمت الهی و پیشی گرفتن رحمت او بر غضب او است، زیرا در آیه نخست وعده مجازات کافران را با کـلمـه (سـوف) ذکـر کـرده در حـالی کـه وعده پاداش افراد با ایمان را در آیه دوم با کلمه (سلاماللهعلیهم) (سندخلهم) بیان نموده است و همانطور که در ادبیات عرب گفته شده است (سوف) معمولا برای آینده دور و (سلاماللهعلیهم) برای آینده نزدیک به کـار مـیـرود، بـا ایـنـکـه مـی دانـیـم هـر دو آیـه مـربوط به عالم رستاخیز است، و مجازات بدکاران و پاداش نیکوکاران در آن جهان از نظر فاصله زمانی نسبت به ما یکسان است. ایـن تـفـاوت تـعـبـیـر بـرای ایـن اسـت کـه اشارهای به سرعت و وسعت رحمت خدا و دوری و محدودیت خشم پروردگار بوده باشد، و این مانند همان تعبیری است که در دعاها میخوانیم: یا من سبقت رحمته غضبه: ای کسی که رحمت تو بر غضبت پیشی گرفته است. ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۷۷، برگرفته از مقاله «آسایش بهشتیان». |